قانونی که همه باید بلد باشند: هرگز نباید مخالفت کنید!
آیا تا به حال در بحثی گیر کردهاید که هیچکس به حرف دیگری گوش نمیدهد؟ آیا احساس کردهاید که هرچه بیشتر بحث میکنید، طرف مقابل بیشتر به موضع خودش چسبیده است؟
پاسخ این معما ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد: راه پیروزی در بحث، مخالفت نکردن است.
این تنها یک ترفند انگیزشی نیست؛ بلکه یک اصل اثباتشده بر پایه علوم اعصاب (نوروساینس) است که میتواند برای همیشه کیفیت ارتباطات، مذاکرات و حتی روابط عاطفی شما را متحول کند.
داستانی از یک الگوی مخرب
استیون بارتلت در فصل سوم کتاب خاطرات یک مدیرعامل خاطرات کودکی دردناکی از فریادهای بیپایان مادرش بر سر پدرش دارد. پدرش در پاسخ، یا سکوت میکرد یا فرار. سالها بعد، در بزرگسالی، او در میانه یک بحث شبانه با دوستدخترش، دقیقاً همان الگو را تکرار کرد: او با گفتن «مخالفم» سعی کرد منطق خود را ثابت کند و وقتی شکست خورد، به مانند پدرش به کمد خانه پناه برد و تا صبح از پشت در، به فریادهای تکراری دوستدخترش گوش داد.
این رابطه به پایان رسید، اما یک درس بزرگ به جا گذاشت: “مخالفت کردن، بنزین ریختن روی آتش است.”
علم اعصاب چه میگوید؟ نورونها در برابر مخالفت
“تالی شاروت”، عصبشناس برجسته و تیمش از دانشگاه لندن، که مطالعه آنها درمجله علمی Neuroscience Nature منتشر شده، فعالیت مغز داوطلبان را در طول یک آزمایش ثبت کرد تا بفهمد در زمان اختلاف و همچنین توافق نظر ذهن آنها چه میگذرد.
این آزمایش بر اساس درخواست از ۴۲ نفر، که به صورت زوج گروهبندی شده بودند، برای انجام یک ارزیابی مالی طراحی شد. هر زوج، توسط یک دیوار شیشهای از هم جدا شده و در یک اسکنر تصویربرداری مغزی دراز کشیدند. واکنشهای آنها به آزمایش ثبت شد. به آنها تصاویری از املاک مختلف نشان داده شد و به صورت جداگانه از هر یک از زوجین خواسته شد ارزش آن را حدس بزنند و روی دقت ارزیابی خود شرطبندی کنند. هر داوطلب میتوانست ارزیابی شریک خود را روی یک صفحه نمایش ببیند.
وقتی هر دو نفر در مورد یک ارزیابی توافق داشتند، شرط بالاتری روی دقت آن میبستند و محققانی که فعالیت مغزی آنها را زیر نظر داشتند، میدیدند که بخش هایی از مغز آنها “روشن” میشود که نشان میداد از نظر شناختی پذیراتر و بازتر هستند. ولی، اگر در مورد یک ارزیابی اختلاف نظر داشتند، مغز آنها به نظر میرسید که “یخ میزند” و خاموش میشود، در نتیجه باعث میشد نسبت به نظر طرف مقابل بسته شوند و برای آن نظر ارزش کمتری قائل شوند.
این پدیده به وضوح در دنیای واقعی دیده میشود. مثلاً در بحث تغییرات آبوهوایی، با وجود شواهد بیشتر، مخالفان در دهه گذشته سرسختتر شدهاند. دلیلش این است که بحثهای خشمگینانه، ، مغز طرف مقابل را برای در نظر گرفتن شواهد میبندد.
چگونه از این قانون در زندگی استفاده کنیم؟
هدف این نیست که از عقاید خود کوتاه بیایید. هدف این است که حرف شما شنیده شود. برای این کار:
- هرگز با کلمات “مخالفم” یا “اشتباه میکنی” شروع نکنید. این جمله، یک دکمه “خاموش” برای مغز طرف مقابل برای پذیرش است.
- پل بسازید، نه دیوار. پاسخ خود را با یافتن نقاط مشترک آغاز کنید. از جملاتی مانند اینها استفاده کنید:
- “من درک میکنم که از چه زاویه ای به قضیه نگاه میکنی…”
- “با بخشی از حرف تو که میگویی… کاملاً موافقم.”
- “هدف ما هر دو یک چیز است، فقط راه رسیدن به آن ممکن است متفاوت باشد.”
- ابتدا گوش کنید تا طرف مقابل احساس “شنیده شدن” کند. سپس، زمانی که او احساس کرد شما را درک میکند، ذهنش برای شنیدن حرف شما باز میماند.
نتیجه گیری: کمتر مخالفت کن، تا مؤثرتر باشی
افرادی که بیشترین تأثیر را روی ما میگذارند، کسانی هستند که در ۹۸٪ موارد با آنها توافق داریم. چون احساس میکنیم آنها ما را میفهمند.
کلمات شما باید پلی به سمت درک باشند، نه مانعی برای ارتباط.
دفعه بعد که در یک بحث داغ قرار گرفتید، نفس عمیقی بکشید و قبل از اینکه با “مخالفم” پاسختان را آغاز کنید، به یاد بیاورید: قدرتمندترین سلاح برای تغییر یک ذهن، آغاز کردن از نقطهای است که با آن موافقت دارید.